باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهــــــــــی....
گوشه ای دنج را انتخاب کنی که نه ازتوست نه از دیگری بلکه از اوست و مهمان خوان نعمتش شوی و تنهای تنها برایش بگویی و او بشنود .......و همین قدر بس بود مرا که سبک تر شدم از بغض هایی که نمی دانستم کجا بریزمشان
می گفت: شما دو روز در خانه خداوند متعال می نشینید برای اینکه خدا یک روز به شما امر کند که روز سوم را باید در خانه ام محبوس بمانی....اعتکاف یعنی به اشاره او آمدن و به امر او رسیدن و به اذن اورفتن... میگفت : توقع نداشته باشید از این در که بیرون رفتید همه چیز به کام تان نشود نه اگر به همین یک نگرش از امام حسین (ع) هم برسید که فرمودند : " الهی رضا برضاک " برای همه عمرتان بس است .... آدم ها هرچه مقرب تر شوند ، درد و رنج هایشان هم قریبتر می شود چرا که گفته اند : " البلاءُ لِلوَلا " خودتان را آماده کنید برای امتحان هایی که هرکدامشان به سختی المپیادها ، و نه سخت تر است ، اینجا که آمدی یعنی من جز تو را نمی خواهم ...به حرف که نیست باید اثباتش کنی
گفت پیغمبر اگر کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری
یعنی نه نتها رسیدن و دریافت نعمات خدا و آرزوهایمان دلچسب است بلکه کوبیدن دری که قفل اش زنگار بسته باشد هم شیرین تر از اولی است و چه لذتی دارد باز شدن این قفل زنگاری پوسیده وقتی همه راهها را برویت می بندند.
+ گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست....
می گفت :وقتی انسان مصلحت خود را نمی داند برای چه دعایی کند که عاقبتش را نمی داند.... بگو راضیم به رضای تو
من صحیفه سجادیه را ورق زدم و زمزمه کردم در حق مادر و پدر دعا داشت تا در حق دشمن ، که زیبا خواسته هایی بود از امام رحمت
دعای 24: خدایا مرا چنان کن که نیکی پدر ومادرم را در حق خودم بسیار بینم و اگرچه اندک باشد و نیکی خود در حق آنان را اندک بینم اگر چه بسیار بود.
دعای 28: دانسته ام که نیاز خواهی انسان نیازمند از نیازمندی دیر نشانه کم خردی و کج اندیشی است
دعای22 : مرا از کسانی قرار ده که هنگام آسودگی ، تو را مخلصانه می خوانند، آن سان که بیچارگانت هنگام درماندگی
دعای 54: خدایا اعتماد و امید من در همه کارها به توست ، پس برای من چیزی را مقرر کن که سرانجامش از همه نیکوتر است
.
.
"آمین یارب العالمین

+ تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو می گوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رهاکن غیر من را ،آشتی کن با خدای خود
توغیر من چه می جـــــــــــــــویی ؟
تو با هر کس به غیر از من چــــــــــه می گویی ؟
تو راه بندگی طی کن عزیزا ......... من خـــــــــــــــدایی خوب میدانم
بجو ما را ، تو خواهی یافت
که عاشق میشوی برما و عاشق میشوم بر تو که وصل عاشق ومعشوق هم ،
آهسته می گویم : خــــــــــــــــــــــــــــــدایی عالمی دارد !
(قال الله تعالی : من طلبنی وجدنی و من وجدنی عشقنی ومن عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من ...)
+تمام عبادات ما عادت است به بی عادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز دورکعت گلی را عبادت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت: بیا عاشقی را رعایت کنیم
لایق بوده باشم به رسم مادرمان فاطمه الزهرا (س) {" اَلجار ثـُمَ دار " را میگویم برای تک تک تان مغفرت و عاقبت به خیری + کربلایی شدن را خوهان شدم ، امید است که اجابت شود}
(+ اندکی بود از آنچه در آن سه روز شنیدیم ، قصور این جانب را در بدفهمی و بد قلمی ببخشید )