تفاوت انتظار

سرخیم ،  ولـــی به آبیان پیوستیم

             ما بی تو به تیم هایمان دل بستیم ...

                                این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

                                                        اندازه لیگ فکر آقا هستیم ؟؟!!!

                                                                                                         (منبع:پیامک)

+اللهم عجل لولیک الفرج

+ سف های طولانی فروش بلیط و ساعت های طولانی انتظار پشت درهای سرد استادیوم آزادے را تصور کنید !

با این اوصاف برای  غربت و هجران پسر فاطمه الزهرا(س) نباید گریست ؟

+ هفته وحدت ِمان گرامی بادا . . .

روز مبادا

For A Rainy Day

When you are not
Not our existence
Are such that should be
Nor our must…


Like always
I gulp down end of my speech
And my last word
With tears.

For it’s a long life
I store my slim smiles
In my heart:
It be for a Rainy Day!

But
In calendar’s sheet
There is no day as a Rainy Day.
Whatever that day is
Is a day like yesterday
A day like tomorrow
A day truly like one of our days.

But who knows?
May
Today also be a Rainy Day!

When you are not
Not our existence
Are such that should be
Nor our must…

Everyday without you
Is a Rainy Day!

روز مبادا

وقتي تو نيستي
نه هست‌هاي ما
چونان‌که بايدند
نه بايدها ...

مثل هميشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض مي‌خورم

عمري‌ست لبخندهاي لاغر خود را
در دل ذخيره مي‌کنم
باشد براي روز مبادا

اما
در صفحه‌هاي تقويم
روزي به نام روز مبادا نيست

آن روز هر چه باشد
روزي شبيه ديروز
روزي شبيه فردا
روزي درست مثل همين روزهاي ماست
اما چه کسي مي‌داند
شايد امروز نيز
روز مبادا باشد

وقتي تو نيستي
نه هست‌هاي ما
چونان‌که بايدند
نه بايدها ...

هر روز بي تو
روز مباداست.


قیصر امین پور

اس ام اس تبریک آغاز امامت حضرت مهدی (عج)

+آغاز امامت و ولایت امام زمان (عج) بر همه شیعیان جهان تبریک باد.

عاشقان عیدتان مبارک :)

به امید روز موعود که وعده همه خوبان عالم است ...

اَینَ اِمامِـــــــنااااا   ؟

زاهدان و عابداني که پيوندي با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند، خواسته يا نخواسته دوستدار ِ امام ِ غايب اند، نه امام ِ قائم مطلوب اينان غايب آل محمّد است، نه قائم آن‌ها..!
( آيت الله جوادي آملي )


+اللهم ارحم من لا یرحمه العباد
و اقبل من لا یقبله البلاد

ایام الله...

حکایت «جهاد» و «سواد» ما، حکایت آن شتر مرغی ست که وقتی گفتند بار ببر، گفت مرغم و آنگاه که گفتند بپر، گفت شترم! و درست عین همین موضوع در رابطه با ما -من- نیز صدق می کند. که ما -من- نیز نه اهل سوادیم و نه مرد جهاد. یعنی نه سوادمان سوادی سودمند است و نه جهادمان،آن جهاد تمام عیار و واقعی است. نه در جبهه جهاد فکری، در عرصه پیکار حق و باطل، باری به دوش می کشیم و نه در سنگر جهاد علمی، از برای پیشرفت، تخم مرغی دو زرده می گذاریم.

و درس خاندنمان درست مثل نماز خاندنمان است. آنجا که لب بام قضا، بر سر سجاده هایی از جنس حریر و «made in china» و تسبیح هایی از جنس سنگدلی های شاه مقصود و فیروزه های نیشابوری و عقیق اصل یمن؛ تکبیر با تکریر «را» می گوییم و در قیام...یا در قنوتم «خم ابروی تو آمد در یاد...یاد باد آن روزگاران یاد باد»، و سجده آخر را، گوش بعضی ها کر؛ تا شکستن کمر شیطان، ادامه می دهیم.

مگر نگفت آن آسمانی ترین که: «اطلبوا العلم من المهد الی الحد» پس چرا موسم امتحانات ایام الله نباشد؟ و چرا این ایام را گرامی نداریم؟ چرا مثل باغبانانی که در فصل برداشت محصول جشن های مختلفی می گیرند؛ ما جشن نمی گیریم، در فصلی که میوه ماه ها دانه کاشتن های استاد و مراقبت ها و حَرَص - حِرص!-  های او را می چینیم؟ مگر اینکه خس کاشته باشیم که حالا باید خار درو کنیم.

کم کم وقت امتحان بعدی ست. و «ان الانسان لفی خسر» و البته «الا قلیلا» یعنی «الا الذین امنوا» و افسوس که «اکثرُهُم لا...یؤمنون» و «اکثرهم لا یعقلون» و «اکثرهم لا یعلمون»!  

نمی دانم از چه رو این اندازه اطمینان داریم. دل خوش به اعمال هستیم یا نیاتمان؟ سرگرم افکارمان هستیم یا رفتارمان؟ درگیر فراگیری علم و افزایش سوادمان هستیم یا زخمی در جبهه و عرصه جهادمان؟ مثل اسب عصاری راه می رویم. راه می رویم، اما در راه نیستیم. دور می زنیم و در گردشیم، اما به دور خودمان.

و چرا نشد که یکبار از پس تمام کلیشه ها از خود بپرسیم که «از کجا آمده ام»، که اینگونه خود را گم کرده ام؟ «آمدنم بهر چه بود»، که اینگونه درجا می زنم؟ «به کجا می روم آخر»، که «این ره که تو می روی، به ترکستان است»..؟ و براستی «خانه دوست کجاست..؟»

+ حکایت این روز های ماست و دیروز هایمان و فرداهایمان ...تا مگر این چهار سال پایان پذیرد       

        از خودم را ضی نیستم با این اوصاف امتحان دادن و درس خواندن و جهاد علمی و غیر علمی کردن :(

+ به نقل و تخلص از " کاش می شد خدا را بوسید "

" بیست و یک دسامبر"

باید بچشد عذاب تنهایی را

مردی که ز عصر خود فراتر باشد

                             " دکتر شفیعی کدکنی"

+ در آخر الزمان نه هــَــست های ما چنان اند ، که باید و نه باید هایمان....

اگر عذاب برتر بودن از خلایق تنهایی ست ...امام عصر(عج) از همه اولی تر است .

 اما عذاب کشیدن آن است که تنهای عالم باشی ، اما خدای عالم در کنارت نباشد ، یاورت نباشد .

+ماجمعه ها را به عشق شما تعطیل کرده ایم ، لطفا بیایید .

هـْــپی بــرس دِی !

آن موجودِ اشرف ِ مخلوقات ِ دوست داشتنی و عزیز ِ  نوزدهمین صبح نهمین ماه هفتاد ، تا این موجود ...نوزدهمین صبح نهمین ماه نود و یک فرقشان از زمین است تا به آسمان

برای من این بیست ویک سال به یک چشم بر هم زدن گذشت ، اما مانده ام که در این مدتی که به چشم بر هم زدنی می ماند، هر موجودی مگر چقدر توان تغیـْــر دارد ! عجیب اند و غریب این موجودهای انسان نام

همین قدر بگویم که من دیگر آن کودک معصوم آن صبح پاییزی سرد دو دهه قبل نیستم (بیست و یک سال بی تفاوتی زیباتر است )

این من ِ امروز از این دنیای امروز همه چیزش را دوست دارد،حتی غروب های غمناک این فصل عاشقانه را

 این من ِ امروز که قرار بود حب دنیا دلش را نلرزاند ، سال هاست که اسیر این دنیای رنگارنگ شده است

گفته اند که : " الدُنیا سِجنُ المُومِن " اما این من ، امروز  زندانی این دنیاست .

+ این من به گمانم  دیگر برای او نیست ... این من ،  من او نیست ...   این من برای خودش هم نیست ...


امروز را نه به من نه به هیچ کس دیگری تبریک نباید گفت

امروز را به تو به تویی که برای اولین بار ، بعد از مدت ها انتظار

حس زیبای مادر بودن را تجربه میکند باید تبریک گفت به تویی که زیباترین مادر دنیایی 

عاشقانه دوستت دارم مهربان َم

 مادر شدنت مبارک :)

http://sayeh89.persiangig.com/image/istock_natespics-1-mother-with-sleeping-baby-c.jpg

+ بعدا نوشت : ازبزرگ شدن می ترسم ، بزرگ شدن مسئولیت دارد ....مسئولیت هم جنبه میخواهد،  بزرگ شدن همیشه زیبا نیست ، وقتی میخواهند بنیه ات را بسنجد امتحانت می کنند ، امتحان شدن هم لیاقت میخوادهد و هم ظرفیت ، خوب دانسته ام که هرچه بیشتر از سن خردسالی ام فاصله میگیرم وظایفم زیاد تر میشوند و تصمیم هایم  مهم تر و تا ثیر گذار تر ، هرچه بزرگتر میشوم تاثیر پذیریم کمتر میشود و تاثیر گذاریم بیشتر و بیشتر...

از بزرگ شدن ،  از ثانیه به ثانیه وقتهایی که مرا با خود می برند می ترسم .

از لحظه ها و روزهایی که از ارقام شناسنامه ام بیشتر و بیشتر فاصله میگیرند وحشت دارم  .

ایــــــــــــن السبب المتصل بین الارض و السماء ؟!

 
ایَنَ طالبُ بِدَم ِ المَقتول ِ بکَربَلا ؟

سر نشتر عشق بر رگ روح زدند / یک قطره فرو چکید و نامش دل شد

مجموعه ای می بایست از هر دو عالم روحانی و جسمانی که هم محبت و بندگی به کمال دارد و هم علم و معرفت به کمال دارد تا بار امانت ، مردانه و عاشقانه در سفت جان کشد .

چون کار به خلقت آدم رسید ، گفت : ((انی خالق بشرا من طین))

پس جبرئیل را بفرمود که برو ، از روی زمین یک مشت خاک بردار و بیاور . جبرئیل(ع) برفت ؛ خواست که یک مشت خاک بردارد . خاک سوگند برداد : به عزت و ذوالجلالی حق که مرا مبر که من طاقت قرب ندارم و تاب آن نیارم .......

عزرائیل بیامد و به قهر یک قبضه ی خاک از روی جمله ی زمین برگرفت .

جملگی ملایکه را در آن حالت ، انگشت تعجب در دندان تحیر بماند . الطاف الوهیت و حکمت ربوبیت به سر ملایکه فرو می گفت: ((انی اعلم ما لا تعلمون )) شما چه می دانید که ما را با این مشتی خاک از ازل تا ابد چه کارها در پیش است ؟

معذورید که شما را سروکار با عشق نبوده است .

از شبنم عشق خاک آدم گل شد                         صد فتنه و شور در جهان حاصل شد

هم چنین چهل هزار سال قالب آدم میان مکه و طایف افتاده بود .

چون کار دل به این کمال رسید ، گوهری بود در خزانه ی غیب که آن را از نظر خازنان پنهان داشته بود و خزانه داری آن به خداوندی خویش کرده ، فرمود که آن را هیچ خزانه لایق نیست الا حضرت ما یا دل آدم ؛ آن چه بود ؟ گوهر محبت بود که در صدف امانت معرفت تعبیه کرده بودند و بر ملک و ملکوت عرضه داشته ، هیچ کس استحقاق خزانگی و خزانه داری آن گوهر نیافته ، خزانگی آن را دل آدم لایق بود که به آفتاب نظر پرورده بود و به خزانه داری آن جان آدم شایسته بود که چندین هزار سال از پرتو نور احدیت پرورش یافته بود .

هر چند ملایکه در آدم تفرس می کردند ، نمی دانستند که این مجموعه ای است تا ابلیس پرتلبیس یک باری گرد او طواف می کرد و بدان یک چشم ، اعورانه بدو در می نگریست .

پس ابلیس گرد جمله ی قالب آدم برآمد ، هر چیزی را که بدید از او اثری ، بازدانست که چیست اما چون به دل رسید ، دل را برمثال کوشکی یافت در پیش او از سینه میدانی ساخته چون سرای پادشاهان . هر چند کوشید که راهی یابد تا در اندرون دل رود ، هیچ راه نیافت . با خود گفت : هر چه دیدم سهل بود ؛ کار مشکل این جاست . اگر ما را وقتی آفتی رسد ازین شخص ، ازین موضع تواند بود و اگر حق – تعالی – را با این فالب سروکاری باشد یا تعبیه ای دارد ، درین موضع تواند داشت . با صد هزار اندیشه نومید از در دل بازگشت .

ابلیس را چون در دل آدم بار ندادند و دست رد به رویش بازنهادند ، مردود همه جهان گشت .

ملایکه گفتند : چندین گاه است تا درین مشتی خاک به خداوندی خویش دست کاری می کنی و عالمی دیگر ازین مشتی خاک بیافریدی و در آن خزاین بسیار دفین کردی و ما را بر هیچ اطلاعی ندادی و کس را از ما محرم این واقعه نساختی ؛ باری با ما بگوی این چه خواهد بود ؟

خطاب عزت در رسید که (( انی جاعل فی الارض خلیفه )) من در زمین ، حضرت خداوندی را نایبی می آفرینم اما هنوز تمام نکرده ام . این چه شما می بینید ، خانه ی اوست و منزلگاه و تختگاه اوست . چون او را بر تخت خلافت نشانم ، جمله او را سجود کنید .


 + خلاصه ای بود از آخرین درس ادبیات فارسی 3 ( بعضی وقتهاباز گشت به گذشته هم عالمی دارد برای بعضی احوالات درونی ام)

+ آسمان بار امانت نتوانست کشید      قرعه کار به نام تو و عباس زدند

هیچ یک از کائنات زیر بار این امانت نمی رفتند , خدا یمان آدمی را از گل سرشت برای همچنین روز هایی که باز هم ثابت کند که " چیز هایی را می داند که ما نمی دانیم ".....برای لحظه لحظه های این ده روز و شب  که معنای عشقی که خالق کائنات دنبالش می گردد  برای همچو منی  تعبیر شود ....عاشقی در این ده روز معنا میشود و هدف آفرینش انسان در این ده روز به "ماسوا "   اثبات .....

و قصه و حکمت سجده ملائک در این شب های ده گانه است که معنا می یابد ....و شیطان روزی خواهد گفت : آ دمی پیدا کنید سجده خواهم کرد .

+ " والفجر و لیال عشر ....."

ادامه نوشته

چله نشیــــــن

+گفتم به خدا بین دعایم

که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم

همان جا که دل از سوز فراغش شده بی تاب

همان جا که زده دست به دامان زمین خوشه مهتاب

همان وادی سوز و عطش و درد

همان وادی شرمندگی آب

همان وادی پاک حرم حضرت ارباب

و بر مهدی زهرا  همه شب راه عبور است

همان جا که حرم خانه دلهاست

و عشقش همه در آب و گل ماست

زیارتگه زهراست!

عبادتگه موسی است

دخیل حرمش حضرت عیسی است

و زیباست خدا محو تماشاست

که یک سو حرم شاه و یک سو حرم حضرت سقاست

همان کعبه کوچک کف العباس

مکانی که در آن عشق زند موج

همان جا که زند پر به هوایش دل من هر دم و هر شب


   *   کم کم دارد چهلمین روز پس از زیارت به پایان می رسد

       چیزی دلم را میلرزاند از ماندن , پوسیدن و دیگر نرفت

  +  عزم جزم کرده ام زائر پسر فاطمه(س) باشم , شب های جمعه روی پشت بام

       با یک زیارت عاشورا تا مگر دوباره بخوانندم !

صحرای عرفات نصف جهان

+اینجا به اندازه همه ا ش ک هایی که در حرم حسین ریخته نشد , ا ش ک ریختم  به اندازه همه بغض های خاموش, به قدر بی تابی ها , به قدر سکوت فریادهـــــــــا
متعجبم از خ س ا س ت چشمانی که در کنار ارباب دریغ از قطره ای و امروز ......
دلم سوخت برای دلم....برای چشمانم ....
ارباب باز دوباره هواییم کرد این دعا خواندن عاجزانه ات
اینجا زاینده رود خشک بود ولی چشمان همه به قدر کفایت اشک ریخت .


+ این جا شبیه عرفات شهر حاجیان نبود امابود , نزدیک بود و شاید دور...
اینجا کف رودخانه ای که خاکش ترک برداشته از ع ط ش ...
این جا  جای خاصی نبود  ولی برای منی که هیچ کجا را نداشت که برود و این روز را هیچ کس دعوت نامه ای برایش نفرستاده , برای منی که خیالم پرمی کشید  گاه گاهی حرم امیر بود و بعد حرم حسین و بعدتر مدینه و مکه , اینجا برایم همه جـــــــــــــــــا بود و هیچ کجا نبود.

+ یا صاحب الزمان بی شما نه هست های ما چنان اند که باید و نه باید ها.....
                         بیایید آقا   اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست .

سلام بر دردانه موسی بن جعفر(ع)

و آن زمانی که خداوند شما را آفرید به فکر دل تمام دختر ها بود .........

و ای کاش تو باشی  الگوی همه دخترهایی که امروز به مناسبت ولادتت بهشون تبریک میگن

و ای کاش چون تو باشیم و وچشم بدوزیم به رفتار مادرت زهرا(س)

و آه که چه سخت است شنیدن تبریکهایی که  میدانیم حقمان نیست ........

بانوی کریمه از ما تا  شما  فاصله هاست ....


 

لَنْ یَجْعَلَ اللّه َ لِلْکافِرِین عَلَی الْمُؤْمِنِین سَبِیلاً

مگر چه اجباری ست که هر روز جهالتتان را به جهانیان  عرضه کنید؟؟؟  و نادانی تان را به تماشا بنشینیم ....  آخر آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است ؟؟؟؟

و البته به فرموده  سید الساجدین(ع) : و خداوند دشمنان مارا احـــــــمق آفرید ... شکر خدارا ،شکر

وهمین نادانی تان در شرف دیدار مسلمانی که هر صبح وظهر وشام هزران بار برمحمد(ص) وخاندانش درود میفرستند و عبد ورسول خدا بودنش را شهادت میدهند واو را مایه خیر ورحمت وبرکت زندگی شان میدانند ، برای زائران بیت الله الحرام دست آویزی خواهد شد تا مشتی محکم بر دهانتان کوبیده شود باری دیگر ....

فجایع نفرت آور بحرین و میان مار و سوریه و به خون کشیدن کشور های اسلامی چند ماه اخیر کم بود که این فیلم را هم ضمیمه اش کردید؟

 و چه بد توشه ای برای خود پیش فرستاده اید!!!!

خواهید دید حج امسال با نفرتی دو چندان برابر از شما و آرمان هایتان و حماقت بی شاخ و دُمِتان شما را بار دیگر  زمین گیر خواهد کرد..... پس ای کریه منظران: " بگردید تا بگردیم"

ادامه نوشته

یا غُوثی فی شدٌَتی.....وَاحرُسنی بِعَینِکَ الٌتی لا تُنــــــــــــــــام

http://3sfoor.net/mide/photo/002.jpg

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ فيما تَقْضى

خدايا از تو خواهم كه در قضاء

وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ فِى الاْمْرِ الْحَكيمِ

و قدر حتمى و فرمان حكيمانه خود

مِنَ الْقَضاَّءِ الَّذى لا  يُرَدُّ وَلا يُبَدَّلُ

از آن قضايى كه برگشت ندارد  و تغييرپذير نيست

دوستان التماس دعا

بدون شرح

http://img4up.com/up2/21354225721141256452.jpg

من کشته مرده  توای هستم که نمیدانی چه بر ســـــــــر داری!!!

من اما  میدانم چه بر سر گذاشته ام این شبها , این چند ساعت ,این چند دقیقه شاید......

ولی در تمام  عمر  زیر پـــــــــــــایم میگذارمش  ,  زیر زیر پــــــــــــــــــــا

این است فرق فاحش من و تو ...............

و در ظاهر چشمان گریان من , خندان تو

سائل و کریم ....

بعضی وقتها (به ناگاه البته) بغــــــــــض میکنی .

یه چیزی میشه  سد راه گلویی که خـــــــــدا از رگ گردن بهش نزدیکتره .

مثلا وقتی که نذری میدند دم خونتون , یه بسته نون که روش با خط سبز نوشته :

سفره کرم امام حسن مجتبی (ع).........

همون لحظه یادت می افته به   " گدای گدا بودن خودت و کریم بودن امام "

این واو , واو استبعاد هستش.......خلاصه یعنی من کجا و کرم تو کجا؟؟

http://www.duelfa.com/wp-content/uploads/2012/01/imam-hasan.jpg

بغضت که بشکند آرام می شوی ,حداقلش این است که احساسی نمناک صورتت را لمس میکند!

می گویند انسان تنها موجودی است که میتواند بگرید !

دلم به حال ملائک می سوزد نه میدانند بغض چیست و نه اشک و نه غم و نه گدایی.....

چون مجبورند و ما انسان ها مختاریم

ولی آیا اختیاری که من دارم به این چیزهایی که او ندارد می ارزد؟


بعدا نوشت (23:25) :

گفتند کریم است .......کاملا غلط است

من یقین دارم  "کریم اهل بیت " بودنت را

اگر شبیه دوستی , از پشت سیم خاردارهای مرز مهران , گریان  بر گردانده نشوم ,

اگر شبیه  کسانی که نرفته برگشتند اشتباهی نباشد این دعوت!

شاید این بار درست باشد ماجرای زیارت حسین بن علی(ع)

وشاید زیارت  مولایم علی(ع) در شهر نجف

دعا کنید که بشود این آرزو محقق

سایت لبیک دات کام مینویسد: باعرض تبریک شما به عنوان زائر اصلی  انتخاب شده اید

شاید این هشتمین بار باشد که باز میکنم همین صفحه را  به بهانه شکاک بودنم

وهر بار نمیدانم از کجا گونه هایم  خیس میشوند و دیدگانم تار 

نه من خواب نیستم بیدارم ......بیدار

يا غايةَ الطّالِبينَ

مرحوم آيت الله مجتهدي تهراني در تفسير اين فراز از دعاي ماه مبارك رمضان مي فرمودند:

«بِاِحْسانِكَ يا غايةَ الطّالِبينَ»

يعني به حق احسانت اي كسي كه نهايت طالبين تويي!
يعني از هر جا كه آدم نااميد مي‌شود پيش خدا مي‌رود .

هر جا كه مي‌خواهي بداني دعايت مستجاب شده است، به دلت نگاه كن؛ ببين اگر نااميد از همه جا هستي، بدان كه آن دعا مستجاب شده است.

خدا خودش مي‌فرمايد:‌ به عزت و جلال خودم قسم كه قطع مي‌كنم اميد كسي را كه به غير از من اميد دارد

* و **

تا آدمي از غير نبُرد به او نمي رسد! بايد انقطاع ِ آدمي به بلوغ برسد تا طلبش به مقصد

و اگر كسي بر چيزي اصرار كند، بر دعائي همت بورزد و همه همّ و غمّش رسيدن به آن طلب باشد، خدا او را اجابت مي كند!

http://jelveh.charchoob.net/allah/0/34b.jpg

****به مقتضاى " و ما تشاءوون الا اءن يشاء الله"

طلب هر طالب بمشابه نيل مطلوبست

و به حكم" يحبهم و يحبونه"

عشق هر محب نتيجه عشق محبوب!

شرح دفتر دل - علامه حسن زاده آملي

 (دانلود نسخه موبایل دفتر دل)

روزه داری

کمی گرسنه ام .....سردرد عجیبی دارم .......اما بیش از این ها تشنه ام (&)

خوب اینها که وضعیت جسمانی تن من است

اما نه   ,  من بیشتر تــــــــشـــــــنه  رسیدن به تویی هستم که از رگ گردن به من نزدیکتری....(دقت داری که چقدر تناقض هست در این جمله ؟؟؟   باشه  ببخشید در وجود من ضد ونقیض زیاد است .......وجود من  )

این روزها واین شبها پیمودن این مسیر را آسان تر میکند....خداوندا توان بهره برداری عطا فرما

http://up.vatandownload.com/images/zvk9u0lepwznv4gl0nf.jpg

(&) آخه کدوم پزشک این همه سختی را برای بدن تایید میکنه  ؟؟؟؟

      همون که وقتی همه پزشکا جوابت کردند برایت معجزه میکنه  !!!!

از نعمت ها سوال می شود....

هر ذزه  ,

راه  به سویی دارد  ,

غایتی دارد  ,  باری دارد  و   رسالتی.....

آبی که باید جاری شود و جایی را آباد کند ,

تشنه ای را سیراب کند ,

آتشی را فرونشاند  , 

پلیدی را بزداید.....

اگر مانعش شدیم  ,

جریان "رشد و رویش"  را مانع گشته ایم  ,

و اگر امکانات تو به گندیدن " آب " بینجامد تو مصداق :                       

   " صَدّ عَن سَبِيلِ اللّهِ "

بوده ای  و   قال الله تعالی :

الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ ﴿نحل ۸۸﴾

 وبعد سوال می کند استاد :

مطمئنی که سد راه نیستی؟؟؟ نه  فقط برای هر قطره قطره آب  ,

 که برای هر لحظه لحظه گفتن وشنیدن  و رفتن و آمدن  و خوردن و پوشیدن ......

منبع: (+)

http://bahar-20.com/nsb/albums/userpics/10001/47b5a156a688111_love.jpg

 از من:   آری , همه چیز در این دنیا وسیله است تا من و تو را بسنجند تا بنیه ما را

 محک بزنند و بشناسندمان !!

مثلا همین آب ......روزی برای آزمودن عمر بن سعد وسپاهش , ده روز بعد برای طفلان حسین(ع)

همان روز برای نمایش شجاعت عباس بن علی (َع) بعداَ تر ها در فکه { گودال قتلگاه} آنجا که از

" تشنگان خوی حسین(ع) " جان می گرفتد و این روزها برای آزمودن من{ به قول استاد}

**من می گویم آب شاید مایه حیات باشد برای ما زمینی ها

ولی برای "خاصان" آب یک وسیله است

وسیله ای برای سر افرازی .......

پی نوشت :

وقتی می روی جایی دانش بجویی که نام دانشگاه را یدک میکشد , گاهی وقتها که خسته

میشوی ازاین دروس مدرنیته صنعتی که غیر از  فرمول و عدد و خشک تر شدن چیزی نمی آموزدندت , 

سر برخی کلاسها رفتن ونشستن  که همین علوم  مدرن را با یاد خدا همراه  می کنند

 آرامت می کند نا خود آگاه ....و به تو می آموزد با این راه هم می توان به خدارسید

 وتو راه را اشتباه نیامده ای.

( درست است , بعضی ها برای الگو شدن نمونه اند در هر قشری که باشند)

سیزدهم ماه رجب

علی (ع) کیست ؟

همان شاه که عالم به کف اوست .

خدایی شدن عالم هستی هدف اوست.

همه آبرو اهل زمین اهل سما از شرف اوست.

بدانید همه.... مرکز عالم نجف اوست.

علی (ع) کیست ؟

همانی که کعبه در یده دل خود را به هوایش .

همانی که نشسته دل زارم چو کبوتر  لب بامش .

همانی که خدا داده به او هستی خود را

و هستی خدا چیست ؟ 

همان حضرت زهرا (ُس)

علی (ع) کیست ؟

همانی که دهد خاتم شاهانه گدا را.

همانی که حسینش به جهان کرده علم کرب و بلا را.

همانی که ابولفضل از او یاد گرفته است وفا را.

امیری ودلیری و همه کاره خلقت شدن , اینها همه یک فضل کم حیدر کرار......


+ ولادت با سعادت امام عدل وعدالت , علی بن ابی طالب(ع)  بر گرویدگان آن حضرت فرخنده وتهنیت باد.

+ به یمن این روز که گذاردند نامش را روز پدران , روزت مبارک پدر عزیزم .....

http://arsh.lmo.ir/wp-content/uploads/2011/10/father-and-son.gif

+ راست می گویند که دختر ها بابایی اند  , بابای مهربانم .

+ هنوز هم مثل کتاب های دبستان بابا نان می دهد , آب می دهد , می دود  ,می ماند , می ایستد , می ماند  وخم به ابرو نمی آرورد  وحتی دستت درد نکند های من خستگی هایت را درمان نمی کند و حتی ذره ای از  چون کوه ماندن تو کم نمی شود .....بابای مهربانم همیشه باش تا بودنت دلیلی بر استوار ماندن من باشد .

در انتظار ....

.

چه اسفند ها .....آه چه اسفندها

 برای آمدنت دود کردیم

برای تویی که گفتند همین روزها از همین راه میرسی

نمی دانم چرا هنوز نرسیده ای؟؟؟

+ در انتظار تو کاسه صبر که هیچ َ صبر کاسه هم لبریز شد......

برای مـــــادرمــــــم...

http://www.3jokes.com/images/2008/Data03/Mothers_Day/3Jokes_Mother%20%2817%29.JPG

به تو سوگند و نذر گل سرخ

وبه پروانه که در عشق فنا می گردد

زندگی زیبا نیست

آنچه زیباست تویی

یادمان باشد از این غم کده روزی برویم

که ندزدند تو را از من و من گم بشوم

تو که آغاز من و لحظه پایان منی


*  ای مهربان بهشت زیر پای توست اما من حتی بهشت را بی تو نمی خواهم....تو را میخواهم .

*ولادت باسعادت بانوی دو عالم نور چشم خاتم الانبیا محمد مصطفی (ص) َ فاطمه زهرا(س) بر تمام  مسلمانان  از جمله بانوان مبارک.

جمعه ای برای تــــــــــو !

من به کسی رای می دهم که تمام جاده های این شهر را برای آمدن تو چراغانی کند !

http://bfnews.ir/images/docs/files/000044/nf00044828-2.jpg

آیا کسی پیدا می شود؟

دستش بالااااا من به او رای میدهم.

+خداوندا مقدمات ظهور مولا یمان را فراهم کن....

آمین

بهترین آغــــــــــــــــــــــــاز

""  اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ""

سوره مبارکه حدید - آیه ۱۷

با ما چنان کن که با خاک ها کردی.
و با شاخه های بید و سرو های راست کمان
ما را آن دِه که به وسیله باران داده ای
وفروردين و اردی بهشت را
و ما را آن چنان برویان که دشت های لاله را رویانیده ای...
 
http://fpabarja.persiangig.com/%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF/%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4.jpg

انسانم آرزوست

 
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کان چهره ی مشعشع تابانم آرزوست

گفتند یافت می نشود گشته ایم ما
گفت آن چه یافت می نشود آنم آرزوست

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید گل تاب فشار در ودیوار ندارد

کوچه ی بنی هاشم...

شنیده ای بارها حکایت مادر و پسر و سیلی و دیوار را... و هر بار آرزو کرده ای که ای کاش دروغ باشد حکایت تلخ مادر!

انگار هرچه غم و اندوه ست از چادری خاکی نشأت گرفته........


http://ammar14.persiangig.com/image/fateme_zahra.jpg


+   حتی اگر تقویم به روایتی بنویسد شهادت بانو است امروز ، نشان ازغریبی دارد این

      به روایتی هاااااااااا و اینکه ما هنوز منتطر منتقم  فاطمه  (س) هستیم.

+  مابی خیال حرمت مادر نمی شویم      باهرکه خصم زهراست برابر نمی شویم

بعدا نوشت:

امروز بی هدف خاصی پای تلویدیون نشسته بودم حاج آقایی داشت بمناسبت شهادت فاطمه الزهرا (س) سخنرانی میکرد ته عرایضش گفت : قذیما به کسی که برای مظلوم ها گردن کشی میکرد لات میگفتند ، یه روز جوونی که از اون لات ها بود پایان عزاداری برای فاطمه (س) اومد پیشم و با چشم های گریون پرسید  : اون زمان ها توی مدینه یه لات هم نبود؟؟؟؟؟؟

بهترین نیایش برای این روزها

"یا مقلبٍ القلوب والابصار

یا مدبر الیٌلٍ والنهار

یا محولٍ الحولٍ والاحوال

حوٍل حالنا اٍلی احسن الحال"

خداوندا برایم سرنوشتی خیر بنویس تا زود نخواهم آنچه را که تو دیر می خواهی!

http://s1.picofile.com/file/6458662972/%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1.jpg

ریز نوشت :" آقا جان در این سال جدید جاده دل هیچکس ها منتظر قدم های مهربان شماست..."